شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

چراغ جادو
اي بسا انسان رنجور پريش سخت پيچيده گلوي گرگ خويشوي بسا زور آفرين مرد دلير هست در چنگال گرگ خود اسير هر که گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته مي شود انسان پاک و آن که از گرگش خورَد هر دم شکست گرچه انسان مي نمايد، گرگ هست! و آن که با گرگش مدارا مي کند خلق و خوي گرگ پيدا مي کند در جواني جان گرگت را بگير! واي اگر اين گرگ گردد با تو پير
روز پيري، گر که باشي هم چو شير ناتواني در مصاف گرگ پير مردمان گر يکدگر را مي درند گرگ هاشان رهنما و رهبرند اينکه انسان هست اين سان دردمند گرگ ها فرمانروايي مي کنند و آن ستمکاران که با هم محرم اند گرگ هاشان آشنايان هم اند گرگ ها همراه و انسان ها غريب با که بايد گفت اين حال عجيب؟
چراغ جادو
ادعاي عشق وجود داره
رتبه 0
0 برگزیده
731 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top