تو شدی تیر شکسته
مانده در گلوی احساس
من شدم اشک چکیده
مانده بر گونه احساس
تو شدی خنجر از پشت
من شدم انکه دلش کشت
تو شدی خار شکسته
من شدم پای برهنه